کد مطلب:122243 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:257

خانه ای برای بزرگی
اصحاب اقدام به خواستگاری حضرت زهرا علیهاالسلام از پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله نمودند در حالی كه از منزلت و قدر والای وی آگاهی نداشتند. او پاره ی تن مصطفی صلی الله علیه و آله و سرور زنان عالم بود. و پیامبر نیز تمام آن درخواستها را رد می نمودند. روزی از روزها حضرت علی علیه السلام نسبت به حضرت زهرا علیهاالسلام توجه نشان داد. وقتی كه دید چگونه بعضی از اصحاب به خواستگاری اقدام می نمودند و پیامبر صلی الله علیه و آله درخواست آنها را رد می نمود - لذا در او میلی به خواستگاری از حضرت زهرا علیهاالسلام پیدا شد. قبل از اینكه حضرت علی علیه السلام بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله وارد شود و وی را از نیت خود آگاه سازد، جبرییل پیش دستی نموده و آنرا به رسول خدا صلی الله علیه و آله ابلاغ نموده كه خداوند پاك و منزه حضرت فاطمه علیهاالسلام و حضرت علی علیه السلام را به عقد ازدواج درآورده است. روایت شده كه این امر خدایی بوده و به زبان وحی مقدس نازل شده همانطور كه در نص صحیح آمده كه (...ای محمد خداوند بزرگ مرتبه بر تو وحی می فرستد، و می گوید كه من فاطمه دختر تو را با علی بن ابیطالب به عقد ازدواج در آسمانها در آورده ام پس تو آنها را در زمین پیوند بزن.) [1] .

حضرت علی علیه السلام در خانه ی ام سلمه كه پیامبر صلی الله علیه و آله در آنجا بود را می زند و اجازه شرفیابی به او داده می شود و در كنار رسول خدا صلی الله علیه و آله می نشیند. پیامبر صلی الله علیه و آله شروع به سخن می كند و می فرماید من می بینم كه تو برای امری آمده ای، پس درخواست خود را مطرح كن و آنچه در درون توست بیرون بریز كه هر درخواستی كه تو از من داری برآورده كنم.) هنگامی كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله، از خواستگاری حضرت علی علیه السلام از فاطمه علیهاالسلام باخبر گشت در حالی كه صورتش از شادی موج می زد به حضرت زهرا علیهاالسلام



[ صفحه 8]



وارد شد و او را از این امر باخبر ساخت تا مفهوم جاویدان اسلام را در جامعه بوجود آورد كه هر ازدواجی باید مبتنی بر رضایت و قبول زوجین باشد تا صفا و صمیمیت همراه با صبر و تحمل در خانواده بوجود آید. و در كلامی پاره تنش را مخاطب قرار داده كه علی بن ابیطالب كه از اسلامش، فضلش و نزدیكی وی به من آگاهی داری...از تو خواستگاری نموده نظر شما نسبت به آن چیست؟

خجالت بر زهرا علیهاالسلام مستولی گشت و سكوت طولانی شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله در صورتش تأمل می نمود و رضایتش را بر این موضوع خواند. خارج گشت - در حالی كه از اعماق قلب پاكش این جمله را تكرار می نمود - (...الله اكبر «سكوتش از رضایت است.) هنگامی كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله از نزد فاطمه به نزد علی علیه السلام آمد به او فرمود: كه آیا همراه تو چیزی هست كه من با آن تو را به ازدواج درآورم و با این عمل برای نسلهای دیگر امت حكمی اسلامی كه متضمن پرداخت مهریه برای زن كه مظهر اتفاق و قوام مردان بر زنان است را به ارث گذارم. حضرت علی علیه السلام چیزی جز شمشیر، شتر و زره نداشت و آنرا با پیامبر صلی الله علیه و آله در میان گذاشت. آن حضرت فرمود:(اما شمشیر كه از آن بی نیاز نیستی و آن را در راه خدا و برای مقابله با دشمنان خدا به كار می بری و اما شتر كه به وسیله آن برای نخلها و خانواده ات آب می آوری و وسیله حمل و نقل تو در مسافرت می باشد، پیامبر صلی الله علیه و آله به وی اجازه ی فروش شمشیر و شتر را نداد و فروش زره كه در سابق از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و حضرت علی علیه السلام هدیه داده بود را اجازه داد. حضرت علی علیه السلام زره خود را فروخت و پولش را به رسول خدا صلی الله علیه و آله تقدیم نمود تا برای حضرت زهرا علیهاالسلام جهاز تهیه نماید و حضرت رسول صلی الله علیه و آله آن پول را میان بلال و سلمان و ام سلمه تقسیم نمود تا برای حضرت فاطمه علیهاالسلام اثاث و عطر و لوازم



[ صفحه 9]



مورد نیاز تهیه نمایند. سپس هر كس متاعی را آماده نمود كه در هر كدام از آنها هدفی وجود داشت.

پیامبر صلی الله علیه و آله دوست داشت كه مسلمین را از خواستگاری حضرت علی علیه السلام از حضرت زهرا علیهاالسلام باخبر سازد. عده ای از یارانش را برای شهادت مراسم عقد ازدواج دعوت نمود و فرمود: (ستایش خدایی كه بواسطه نعمتش ستایش شده، و بوسیله قدرتش اطاعت شده و بدلیل سلطه اش مورد اطاعت قرار گرفته، وجودی كه عذابش مورد توجه است و دستورش در آسمان و زمین نافذ است، خلق را بواسطه قدرتش آفرید و بواسطه ی احكام خود پاكیزه گرداند و آنها را به دین خود دعوت نمود و بواسطه پیامبرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله گرامی داشت. خدای بلندمرتبه و عظیم الشان پیوند نژادی را میان انسانها قرار داد، و ارحام را به هم آمیخت و ادامه ی آنرا تضمین نمود و فرمود: اوست خدایی كه انسانها را با نژادها و پیوندهای مختلف آفرید و دستور داد كه به قضای خود جاری باشد و قضا به سوی خداوند در حركت است و برای هر قضایی قدری است و برای هر قدری زمانی است و برای هر زمانی، كتابی است. خداوند هر كه را بخواهد محو یا پایدار می كند و ما در كتابها در نزد وی است.

پس خداوند به بنده دستور ازدواج فاطمه و علی را با 40 مثقال نقره در صورتی كه علی دارای آن باشد را دارد.

سپس خرما درخواست [2] نمود و در میان ما گذاشت و فرمود: توجه كنید - در این حال حضرت علی علیه السلام وارد شد و پیامبر نیز تبسم نمود - و فرمود: خداوند به من دستور داد كه فاطمه را با علی به ازدواج درآورم به مهر 40 مثقال نقره. آیا راضی هستی،



[ صفحه 10]



سپس علی علیه السلام فرمود كه راضی شدم به آن. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود خدایتان میان شما را جمع، و جدیت شما را به خوشبختی و بر شما مبارك بسازد و از شما فرزندان عالی بوجود آورد.

انس می گوید كه به خدا از آنها فرزندان زیادی بوجود آمد.

در شهر هیچ كس نبود كه از مراسم عقد باخبر نشود، عقیل بن ابیطالب روزی با برادرش علی علیه السلام پیرامون ازدواج، صحبت نمود و گفت: (...برای چه از رسول خدا درخواست ازدواج را نمی كنی تا ما با اجتماع شما خوشحال بشویم؟) لذا بر این امر اتفاق كردند كه با پیامبر صلی الله علیه و آله در میان گذارند، آنها موضوع را با ام ایمن (بوته بنت ثعلبه از زنان بزرگوار) در میان گذاشتند تا نقش خود را در این مسئله ایفا نماید. هنگامی كه همسران پیامبر صلی الله علیه و آله با وی جمع شدند ام سلمه از طرف آنها این امر را با وی در میان گذاشت، رسول خدا صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را فراخواند و به وی فرمود: آیا مایل هستی كه بر همسرت وارد شوی؟ امام جواب داد، بله. رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: بسیار خوب! لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام دستور داد كه مؤمنین را به میهمانی فراخواند. همسران پیامبر برای پختن غذا آماده شدند و دعوت شدگان غذای امام را تناول كردند.

در آن هنگام پیامبر، به ام سلمه و دیگر همسران را دستور دادند تا فاطمه علیهاالسلام را بسوی خانه جدید خود ببرند. عده ای از مؤمنین نیز به همراهی رسول خدا صلی الله علیه و آله هل هله كنان و تكبیر گویان حضرت علی علیه السلام را به سوی خانه بردند. رسول خدا تبریك گویان به سوی علی علیه السلام آمد و فرمود: خداوند ازدواج با دخترم را برای تو مبارك سازد. بعد ظرفی از آب را كه بر روی آن قرآن خواند، دستور داد كه علی علیه السلام و زهرا علیهاالسلام از آن بخورند و مقداری از آن را بر سر و صورتش ریخت و برای آنها دعا نمود كه (خدایا



[ صفحه 11]



آنان بهترین آفریده های تو برای من هستند پس نسل آنها را مبروك كن و از طرف خودت برای آنها محافظ بگمار كه من آنها و نسلشان را از شر شیطان به تو می سپارم.)

بر این اساس خانه مجد و عزت و مدرسه امامت در سایه ی وحی و در كنار رسالت اقامه یافت تا روشنایی دین را در سایه روشهای الهی تبیین نماید. و از این مراسم عظمت روشهای اسلامی در گسترش نیازهای روحی و جسمی برای تطبیق مقتضیات فطرت انسان با ظرفیتهای زمان خود، بدون سختی و اجبار برای ما روشن شود. لذا از اینجا بود كه برای سنت رسول، مقام بسیار بالایی در شناخت روشهای اسلامی و تنظیم روابط فرد و خانواده و جامعه مطرح و اهمیت یافت.


[1] حافظ محب الدين طبري / ذخائر العقبي في مناقب ذوي القربي / ص 22.

[2] ذخائر العقبي / ص 30.